جدول جو
جدول جو

معنی تنگ ترکان - جستجوی لغت در جدول جو

تنگ ترکان(تَ گِ تُ)
نام موضعی است از ترکستان. (برهان) (از غیاث اللغات). در برهان گفته موضعی است. (شرفنامۀ منیری). در برهان گفته موضعی است از ترکستان و بملاحظۀ تنگ در خطا افتاده. تنگ ترکان تنگی است در فارس که چون از کازرون دو فرسخی بگذرندبدان تنگ رسند و در میان دو کوه واقع است و محل دزدان است و قوافل را که به دشتستان و بوشهر روند در آن تنگنا خطر است. (انجمن آرا) (آنندراج) :
در این شهر باری به سمعم رسید
که بازارگانی غلامی خرید
رحیل آمدش هم در آن هفته پیش
دل افکار و سربسته و روی ریش
چو بیرون شد از کازرون یک دو میل
به پیش آمدش سنگلاخی مهیل
بپرسید کاین قله را نام چیست
که بسیار بیند عجب هرکه زیست
چنین گفتش از کاروان همدمی
مگر تنگ ترکان ندانی همی
برنجید چون تنگ ترکان شنید
تو گفتی که دیدار دشمن بدید
سپه را یکی بانگ برداشت سخت
که دیگر مران خر، بینداز رخت
نه عقلست و نی معرفت یک جوم
اگر من دگر تنگ ترکان روم.
(بوستان).
برون رفتم از تنگ ترکان که دیدم
جهان درهم افتاده چون موی زنگی.
(گلستان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ گِ پَ)
رجوع به سنگ برگان شود
لغت نامه دهخدا
(رَ گِ بَ)
نام سنگی است بسیار نرم که شیشه گران آن را به جهت شیشه سفید کردن بکار برند. (برهان قاطع). رنگ برگان. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تَ گِ تَ)
نام دره ای است در ولایت کهکیلویۀ فارس که حاکم نشین آنجا شهر بهبهان است و در آن تنگ معدن مومیایی خوب است... (انجمن آرا) (آنندراج). و رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
(تَ گِ تَ)
دهی از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بهبهان است که 343 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6). و رجوع به تنگ تکاو شود
لغت نامه دهخدا